فرسودگی شغلی چیست؟
انسان به کسب و کار نیاز دارد و برای برآورده کردن نیازهای خود باید از روشهای مختلفی درآمدزایی کند. با توجه به اینکه چه کسب و کاری دارید و چگونه باید کار خود را انجام دهید ممکن است خستگی به سراغتان آید؛ این خستگی پس از مدتی استراحت رفع میشود.
شاید شما هم متوجه شده باشید که گاهی اوقات بعد از چند روز تعطیلات و رفع خستگی باز هم دوست ندارید به کار خود برگردید. این نوع خستگی باید بررسی شود زیرا ممکن است همان فرسودگی شغلی باشد.
البته آن چیزی که به عنوان فرسودگی شغلی (کارزَدگی) در نظر گرفته میشود مربوط به مسائلی است که از یک خستگی عادی فراتر است، کار برای ذهن و جسم خستگی میآورد و هنگامی که شروع به انجام دادن فعالیتهای روزمره خود میکنید ممکن است هم از لحاظ ذهنی و هم از لحاظ فکری و جسمی خسته شوید.
گاهی اوقات این خستگی پا را فراتر از این میگذارد و بعد از یک استراحت کوتاه هنوز هم ممکن است احساس خستگی بکنیدT اما اینکه فرسودگی شغلی چیست؟ چه افرادی در معرض فرسودگی شغلی هستند؟ و راههای درمان این پیامد چیست؟ را در این مقاله بررسی خواهیم کرد.
فرسودگی شغلی چیست؟
اصطلاح فرسودگی شغلی یا کارزَدگی اولین بار در دهه ۱۹۷۰ توسط روانشناسی به نام “هربرت فرودنبرگر” به معنی پاسخ روانی یک فرد به عوامل استرسزای مزمن معرفی شد.
وی معتقد بود فردی که از فرسودگی رنج میبرد خود را کمتر از دیگران میداند و احساس میکند از کارهایش قدردانی نمیشود.
فرسودگی شغلی را از لحاظ لغوی میتوانیم تحلیل قوای روانی که گاهی با افسردگی همراه هست و از تلاش برای کمک به بیماران روانی یا افراد تحت فشار روانی ناشی میشود تعریف کرد.
فرسودگی یک شرایط پزشکی نیست، ولی در دستهبندی بینالمللی بیماریها، به عنوان یک عامل تأثیرگذار روی وضعیت سلامتی و در راهنمای آماری تشخیصی، به عنوان شرایط مستلزم رسیدگی بالینی فهرست شده است.
بر این اساس، تعریف فرسودگی شغلی خستگی شدید ذهنی و فیزیکی ناشی از استرس مزمن در محیط کار است. تعریف فرسودگی شغلی ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی به این شرح است: سندرم ناشی از استرس مزمن محل کار که به خوبی مدیریت نشده است.
فرسودگی شغلی چه زمانی رخ میدهد؟ چرا؟
تعریف فرسودگی شغلی ارائه شده توسط “مسلشم” و “جکسون” در سال ۱۹۸۲ بسیار جامع است. آنها معتقدند این اختلال ترکیبی از سه مؤلفه خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش موفقیت فردی است که در هر کسی به میزان متفاوت رخ میدهد.
زمانی نام خستگی و دلزدگی را فرسودگی شغلی مینامند که فرد بعد از استراحت و یا گذراندن وقت و تفریحات خود، باز هم انگیزه ای برای برگشت به کار نداشته باشد. این مرحله در اصل اولین مراحل دلزدگی شغلی است.
فرسودگی شغلی در اکثر مواقع زمانی رخ میدهد که فرد انگیزه کافی برای ادامه کار ندارد و کار مورد علاقه خود را انتخاب نکرده است. همچنین ممکن است مدیران و رهبران، فشارهای عصبی و روانی زیادی را در جهات مختلف به کارکنان خود وارد کنند که این عامل میتواند دلیل اصلی فرسودگی شغلی در بین کارمندان باشد.
جالب است بدانید که در حال حاضر بیشترین درصد فرسودگی شغلی و دلزدگی از کار را پزشکان عمومی و کارمندان تجربه میکنند.
فرسودگی شغلی، خستگی مفرط عاطفی است که بعد از سالها درگیری و تعهد نسبت به خدمت کردن به دیگران در فرد دیده میشود.
این مسئله ممکن است هیجانات زیادی را به دنبال داشته باشد در اصل این مشکل نوعی اختلال است که به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت شخص در مقابل فشارهای روانی و در ارتباط با کار ایجاد میشود. گاهی اوقات نشانههای فروپاشی هیجانی ذهنی و جسمی در فرد دیده میشود.
هر چند ممکن است فرسودگی ناشی از کار در هر کسی بروز کند؛ اما اکثرا در افرادی دیده میشود که شرایط شخصیتی و کاری خاصی دارند.
دلایل بروز فرسودگی شغلی یا کارزدگی
فرسودگی شغلی هم منشأ درونی و هم منشأ بیرونی دارد. همچنین وضعیت تأهل فرد نیز روی ابتلای او به این اختلال تأثیرگذار است.
تحقیقات نشان میدهد فرسودگی شغلی در افراد متأهل کمتر از افراد مجرد به چشم میخورد، زیرا از حمایت عاطفی و روابط نزدیک بهرهمند هستند.
تحقیقات نشان میدهد یکی از مهمترین عوامل فرسودگی شغلی در محیطهای صنعتی و سازمانی سبک رهبری سرپرستان و مدیران سازمان است. به بیان ساده، سازمانها و کسبوکارهایی که کمتر ملاحظهکار هستند، کارکنان خود را بیشتر در معرض ابتلا به فرسودگی شغلی قرار میدهند.
مدیران و سرپرستانی که رفتار کاملاً خشک و رسمی در سازمان دارند باید بدانند که به فرسودگی شغلی کارمندان خود دامن زده و در نتیجه بهرهوری و درآمد خود را کاهش میدهند.
فرسودگی اغلب ناشی از کار است، ولی فقط به خاطر استرس کار یا مسئولیتهای بیشازحد نیست. عوامل دیگری نیز در بروز فرسودگی نقش دارند که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
عوامل مرتبط با کار
- احساس نداشتن کنترل روی کار
- محیط کاری دلگیر
- مطلع نبودن از اهداف سازمان و نقش خود
- عدم تناسب حقوق و کار انجام شده
- مورد قدردانی قرار نگرفتن یا پاداش نگرفتن بابت عملکرد خوب
- انتظارات شغلی نامشخص یا بیشازحد زیاد
- کار یکنواخت یا تکراری
- کار کردن در یک محیط تحت فشار یا پر هرجومرج
علل مرتبط با سبک زندگی
- کار کردن بیشازحد بدون زمان گذاشتن برای معاشرت یا استراحت
- نداشتن روابط نزدیک و حمایتگر
- قبول کردن مسئولیتهای زیاد و کمک نگرفتن از دیگران
- نخوابیدن به اندازه کافی
علل مرتبط با ویژگیهای شخصیتی
- تمایلات ایدهآل گرایی
- دیدگاه بدبینانه در مورد خود و دنیا
- نیاز به کنترل کردن و بیمیلی به واگذار کردن وظایف به دیگران
- تیپ شخصیتی A (جاهطلب)
مراحل ایجاد فرسودگی شغلی، علائم و نشانههای آن
در اکثر مواقع افراد با شروع کار و کسب و کار خود احساس رضایت شغلی دارند و انگیزه کافی برای ادامه کار و مبارزه با مشکلات سر راه را نشان میدهند، اما به مرور زمان ممکن است فرد احساس کند انگیزه کافی برای انجام کارهای روزمره در محیط کسب و کار خود را ندارد و هنگامی که سر کار حاضر میشود، دوست دارد سریع تر این زمان پایان پذیرد.
برخی افراد ممکن است سالهای زیادی، با شور و هیجان به کسب و کار خود ادامه دهند؛ ولی افرادی که شرایط کاری مساعدی ندارند یا از نظر روحی ضعیف تر هستند، به مرور خستگی بر آنها غلبه میکند.
این افراد، دورههایی از عصبانیت افسردگی، ناامیدی، اضطراب و نارضایتی را در سطح بالاتر از حد معمول نشان میدهند. همچنین در اکثر مواقع از خستگی یا نقصان عاطفی شکایت میکنند، اما معمولا اولین علامتی که در نشان دهنده فرسودگی شغلی است کاهش شور شوق در کار است.
همچنین مشکل فرسودگی شغلی ابتدا از خستگی و کم انگیزه شدن شروع شده و در نهایت به مشکلات روانی شدیدتر مانند افسردگیهای شدید و به دنبال آن مشکلات جسمی بیشتری مانند سردرد، کم اشتهایی و… تبدیل میشود.
این افراد نسبت به کار بی تفاوت هستند، ظرفیت و قابلیت انجام کار کمتری دارند، کیفیت و کمیت کار آنها به مرور کمتر میشود. در نهایت اختلالاتی در سیستم بدن آنها مانند جریان خون، سیستم عصبی، تنفس و… ایجاد میشود.
مراحل ایجاد اختلال فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی در چهار مرحله رخ میدهد که عبارتند از:
1. مرحله ماه عسل؛
در این مرحله، فرد به خاطر شغل جدید خود احساساتی مثل شادمانی، هیجان، اشتیاق و غرور دارد. نشانههای این مرحله عبارتاند از تعهد کاری، قبول راحت مسئولیتهای مختلف، سطح انرژی پایدار، سطوح بهرهوری بالا و خلاقیت.
2. مرحله شروع استرس؛
در این مرحله، فرد متوجه میشود که بعضی از روزهای کاری سختتر از بقیه هستند و دچار احساس خستگی و سردرگمی میشود.
نشانههای این مرحله اضطراب، فشارخون بالا، عدم تمرکز، خستگی، تغییر اشتها، فراموشکاری، کاهش تعاملات اجتماعی، کاهش بهرهوری و سردرد هستند.
3. مرحله استرس مزمن؛
در این مرحله، فرد مدام استرس دارد و بعضی از علائم مرحله دوم شدیدتر میشوند. علائم این مرحله عبارتاند از بیتفاوتی، رفتار خشونتآمیز، احساس ترس و تنفر، بدبینی و افزایش مصرف کافئین و نیکوتین.
4. مرحله فرسودگی؛
در صورتی که نشانههای مرحله سوم نادیده گرفته شده و به آنها رسیدگی نشود، مرحله چهارم آغاز میشود. این مرحله معمولاً به عنوان فرسودگی شغلی در نظر گرفته میشود و مستلزم مداخله است.
علائم رایج این مرحله عبارتاند از تغییرات رفتاری، سردردهای مزمن، وسواس در مورد مسائل کاری، تمایل به ترک کردن جامعه، انزوای اجتماعی و نادیده گرفتن نیازهای شخصی.
علائم فرسودگی شغلی
علائم فیزیکی
- احساس خستگی و بی انرژی بودن مداوم
- سردرد یا بدن درد مزمن
- سیستم ایمنی ضعیف و بیمار شدن مداوم
- تغییر در اشتها یا عادات خواب
علائم عاطفی
- حس شکست و زیر سؤال بردن خود
- از دست دادن انگیزه
- احساس درماندگی، گیر افتادن و شکست خوردن
- انزوا و حس تنها بودن در دنیا
- افزایش دیدگاه منفی و بدبینی
- کاهش رضایت و حس موفقیت
علائم رفتاری
- شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتها
- رو آوردن به غذا، الکل یا مواد برای کنار آمدن با شرایط
- فاصله گرفتن از دیگران
- خالی کردن خشم خود روی دیگران
- وقتکشی و تعلل
- فرار کردن از کار یا دیر کردن و غیبتهای مداوم