ملاکهای همسرگزینی
همان گونه که انسان بدون نقشه یا راهنما به مسافرت نمیرود و در هر مسیری که به چشمش خورد حرکت نمیکند، برای قرار گرفتن در مسیر زندگی زناشویی و انتخاب همسر نیز باید ملاک و معیاری داشته باشد. چراغ های روشنی بخشی که با در دست داشتن آنها میتوان به انتخابی درست دست زد. از جملهی این ملاکها که در متون دینی نیز بر آنان فراوان تأکید شده است عبارتند از:
۱.اعتقادات و مذهب
از میان همهی ملاکها، همتایی اعتقادی، مهمترین ملاک برای ازدواج به شمار میرود و یکی از عوامل مهم طلاق، ناهمتایی در همین مسئله است.
امام صادق درحدیثی میفرمایند: “کسی که [ دختر مؤمنتان را ] از شما خواستگاری کرد و از دین داری و امانتداری او راضی بودید هر طور بود دخترتان را به ازدواجش درآورید.” این روایت بر اهمیت دین داری تأکید دارد ولی به معنای بی توجهی به ملاکهای دیگر نیست.
۲. عامل سن
تناسب میان سن زن و مرد آن دو را از نظر نیازها و علایق به هم نزدیکتر میکند. طبیعی است که در چنین وضعیتی انتظاراتشان از یکدیگر نیز واقع بینانهتر خواهد بود، اما به طور کلی با توجه به تفاوتها و شرایط جسمی و روانی زن و مرد، معمولا فاصله سنی دو تا شش سال بین دختر و پسر (دختر کوچکتر باشد) را فاصلهای ایدهآل دانسته اند؛ هرچند باید تأکید کرد که این فاصله سنی را نمیتوان پیش فرضی قطعی در نظر گرفت؛ چراکه ممکن است دختر و پسرهایی خارج از این فاصله سنی بتوانند در کنار یکدیگر زندگی شادابی داشته باشند.
۳. جذابیت جسمانی
لازم نیست به کسی بیاموزید گل را دوست بدارد. اگر گل یا هر زیبایی دیگری را به کسی نشان دهید، او به سویش حرکت خواهد کرد. زیبایی و زیباپسندی دهلیز ازدواج است و بیشتر همسران از این راه یکدیگر را برمیگزینند. جذابیت جسمانی از جمله معیارهای ازدواج است ولی جوان باید اطمینان یابد که علاقه او تنها از غریزه جنسی نشئت نگرفته است؛ بلکه انتخابی عقلانی بوده است.
۴. درآمد و شغل
برخی دختران این عامل را از نخستین ضرورتهای ازدواج میدانند اما امروزه داشتن درآمد عالی و خانه مجلل تقریباً برای اکثریت ناممکن است. البته در گزینش همسر، هر یک از دو طرف باید به نوع شغل، محل و سطح آن و میزان درآمد دیگری توجه کند اما باید توجه داشت که ازدواج تنها به قصد داشتن درآمد بالا و شغل عالی همسر، هدفی ناپایدار به شمار میآید.
۵. میزان تحصیلات
همه افراد جامعه، چه زن و چه مرد، باید برای افزایش دانش بکوشند تا بتوانند سعادت خود را تضمین کنند و به رشد و تکامل برسند. البته افزایش تحصیلات و بالا بودن مدرک تحصیلی الزاما با رشد فکری و شعور نسبت مستقیم ندارد؛ اما افرادی که تحصیلات بیشتری دارند، در قیاس با دیگر قشرهای جامعه بینش و منش متعادلتری دارند. تفاوت سطح تحصیلات دختر و پسر نباید بیشتر از یک یا دو مقطع تحصیلی باشد.
۶. وضعیت اقتصادی
تشابه در این زمینه را نیز باید تا حد ممکن در نظر گرفت. میتوان ادعا کرد که دیدگاه فردی از یک خانواده ثروتمند با فردی که از نظر اقتصادی در سطحی پایین قرار دارد، متفاوت است و رسیدن به یک تفاهم عینی و منطقی اگر محال نباشد، بسیار دشوار است.
۷. عامل فرهنگی و هنجارهای خانوادگی
هر فرد ویژگیها و بینش طبقه ای را که در آن رشد و زندگی کرده است به خود میگیرد و اغلب بر پایۀ آن آموخته ها رفتار میکند. هرچه اختلاف فرهنگی میان همسران بیشتر باشد، آنان در درک یکدیگر با دشواریهای بیشتری روبهرو میشوند. خانوادههای مرفه و طبقات اجتماعی بالا باید بکوشند با خانواده های هم سطح خود ازدواج کنند. اگر برای جوانی مسئلهی تربیت و اصالت خانوادگی در رأس همه امور قرار دارد، هرگز نباید با خانوادههایی که ممکن است به ارزشهای معنوی و هنجارهای اجتماعی پایبند نباشند، ازدواج کند.
۸. همجواری
عامل جغرافیا در تلفیق و پیوند با دیگر عوامل تأثیر گذار است. در تحلیل عامل جغرافیا و تأثیر آن بر ازدواج، نه تنها محل کنونی زندگی بر گزینش همسر مؤثر است، بلکه محل تولد نیز در صورت مهاجرت، انسانها را به سوی هم می کشاند. همجواری از عوامل و زمینههای جاذبهی میان فردی است. تحقیقات روان شناسان اجتماعی نشان میدهد که نزدیکی مکانی نه فقط در آشنایی و دوستی بلکه در نامزدی و ازدواج نیز تأثیر دارد. در یک پژوهش از پنج هزار زوج حدود یک سوم زوجها، قبل از ازدواج با فاصله پنج خانه از یکدیگر زندگی میکردهاند و بیش از نیمی از آنان در شعاع بیست خانه از یکدیگر بودهاند.
۹. اخلاق
تحمل، حوصله و سعه صدر، از معیارهای مهم برای تعیین کیفیت اخلاق افراد است. حسین بن بشار واسطی میگوید: در نامهای به امام رضا نوشتم: «خویشاوندی دارم که از دخترم خواستگاری کرده است ولی اخلاقش کمی مشکل دارد فرمودند: اگر بداخلاق است، دخترت را به ازدواج او درنیاور».
۱۰. اصالت خانوادگی
اگر محیط خانوادگی فردی سالم و پاک باشد، وی به گونهای تربیت میشود که امکان تأثیر جامعه ناسالم در او بسیار کاهش مییابد و در بسیاری از موارد نیز بیاثر خواهد بود. پیامبر اکرم میفرمایند:” از سبزهای که در لجنزار میروید بپرهیزید”. عرض شد: یا رسول الله منظور چیست؟ فرمودند: زن زیبایی که در خاندان بد و پلید متولد شود. منظور ایشان افرادی هستند که از اصالت نجابت و اخلاق الهی و خانوادگی بیبهرهاند.
۱۱. رشد عاطفی و فکری
درک جنس مخالف به عنوان همسر، فهم نظام اخلاقی و حقوقی خانواده، مهارت ارتباط مؤثر با همسر، توانایی حل، مشکلات، قدرت درک هیجانات خود و همسر و…. از مسائلی است که محتوای بلوغ عقلی و رشد عاطفی را تشکیل میدهد. معیار رشد فکری و بلوغ عقلی در ازدواج، مرتبهای است که انسان بتواند خانواده را در حد متعارف و قابل قبولی اداره کند.
۱۲. بینش سیاسی
منظور از بینش سیاسی، طرز فکر فرد دربارۀ دولت، هیئت حاکمه، مسئولان اجرایی و نظام سیاسی کشور است. اختلاف نظر در امور سیاسی، به دلیل وجود زیربنای عقیدتی، حتی ممکن است بین پدر و مادر، فرزندانشان و خویشاوندان جدایی بیندازد. در تعیین معیارهای بالا نکاتی را باید در نظر داشت:
_ هیچ دختر و پسری نباید خویشتن را کمال یافته بپندارد و از معایب خود غافل باشد؛ زیرا به فرموده امام علی از بدترین معایب شخص این است که عیبهای خودش را نشناسد.
_ یافتن همسری که از همه جنبهها کمال یافته باشد ناممکن یا بسیار دشوار و طاقت فرساست. هر کس دارای سلسلهای از ویژگیهای خوشایند یا ناخوشایند ( آن هم از زاویهی دید ما) است. ما باید تصمیم بگیریم که آیا ویژگیهای مثبت او از دید ما بر ویژگیهای منفی برتری دارد یا نه.
_ وجه مشترک همه معیارها، تشابه، هماهنگی و همسطح بودن دو طرف است که در متون اسلامی از آن به “کفویت” تعبیر شده است. این درسی است که «طبیعت» به ما میدهد؛ زیرا بین درختان میوه، آلبالو را به گیلاس پیوند میزنند اما گردو را نمیتوان به گیلاس پیوند زد؛ چون باهم سنخیت ندارند. رسول خدا فرمودند: با همتایان خود ازدواج کنید».
_ به آداب و رسوم اصیل و سنتهای جامعه احترام گذاشته شود.